حتی نسيم راشيپور
شادمانی تا
تار، در
سال لگرد فتح
، فرصت
نمی دهد تا
بانگ
تازيانه
وحشت را بر
پهلوی شکسته
آنان در
آنسوی حصار
گرفتار بشنويم. ديوارهای
سبزنگارين، ديوارهای
جادو ،
ديوارهای
نرم، حتی
نسيم را بی
پرس و جو ،
اجازه رفتن
نمی دهند. ای
خضر سر خپوش
صحاری! خاکستر
خجستهٌ
ققنوسی را بر
اين گروه
مرده بيفشان. بيست و
پنجم مرداد 1347 –
تهران |